به گرفتگی یا اسپاسم عضلات در یک نیمهی صورت، همیفاسیال اسپاسم (Hemifacial spasm) گفته میشود که شامل انقباضات غیر ارادی، پی در پی و بدون درد در عضلات موجود در یک نیمهی صورت میباشد.
این بیماری، یک بیماری نسبتا نادر است (22 نفر در هر 100000 نفر) و شیوع آن در زنان تقریبا 2 برابر مردان است. این بیماری در افراد میانسال (45 تا 50) شایعتر است. عمدتا حالت وراثتی ندارد و فرزندانِ افرادِ مبتلا به این بیماری، ریسک بالاتری برای ابتلا به این بیماری ندارند. در این مقاله از وب سایت دکتر محمود یزدان پناهی به تمام جزئیات در مورد همی فاسیال اسپاسم می پردازیم. تا انتها همراه ما باشید.
درخواست مشاوره رایگان
برای دریافت مشاوره اولیه توسط دکتر یزدان پناهی فرم زیر را پر کنید.
مکانیسم بیماری و علت پرش عضلات صورت
عصب فاسیال (Facial) ، عصب تحریک کننده عضلات صورت است. هر فرد 2 عصب فاسیال دارد که هر عصب، یک نیمه از عضلات صورت را منقبض میکند. زمانی که این عصب به هر علتی بیش از حد تحریک شود، منجر به ایجاد انقباض و گرفتگی عضلانی در آن سمت میشود. این انقباضات عضلانی عمدتا از ناحیهی اطراف چشم شروع میشود و در عرض چند ثانیه به سایر عضلات گسترش مییابد.
در 95% موارد، این بیماری به صورت یک طرفه است ولی در 5% موارد ممکن است که هر دو عصب فاسیال درگیر شوند و فرد دچار انقباضات عضلانی در هر دو نیمهی صورت شود؛ این وضعیت عمدتا در افراد مبتلا به MS یا سایر اختلالات نورولوژیک دیده میشود.
علت پرش عضلات صورت یا همی فاسیال اسپاسم چیست؟
علل ایجاد کننده همیفاسیال اسپاسم را به دو دسته کلی تقسیم میکنند:
- اولیه: عصب فاسیال (Facial) در محل عبور خود ممکن است توسط یک حلقهی عروقی تحت فشار قرار گیرد. به دنبال ضربانهای موجود در این حلقهی عروقی، به عصب فاسیال فشار وارد میشود و آن را تحریک میکنند و در نتیجه عضلات موجود در عضلات آن سمت دچار انقباض عضلانی میشوند. شایعترین محل تشکیل این حلقهی عروقی، در پشت گوش است. جلوتر توضیح خواهیم داد که با انجام عمل جراحی و خارج کردنِ این حلقهی عروقی، فشار موجود بر عصب فاسیال برداشته میشود و علائم بیمار برطرف میگردد.
- ثانویه: در این حالت، تحریک بیش از حد عصب فاسیال، به علت یک بیماری یا شرایط زمینهای ایجاد میشود. بعضی از این شرایط عبارتند از:
الف) وارد شدن ضربه به سر و صورت در محل عبور عصب فاسیال
ب) فلج عصب فاسیال که به آن فلج بل (Bell’s palsy) هم میگویند.
ج) ضایعات ساقه مغز: منشا عصب فاسیال از ساقه مغز است و لذا اگر به هر دلیلی در این قسمت یک ضایعه ایجاد شود، میتواند منجر به بروز گرفتگیهای عضلانی گردد؛ برخی از بیماریهایی که میتوانند این ضایعات را به وجود آورند عبارتند از: سکته مغزی، ALS و MS .
د) ضایعات فضاگیر: برخی ضایعات فضاگیر مثل تومورها میتوانند بر روی عصب فاسیال فشار وارد کنند. به عنوان مثال تومورهای غده پاروتید (چون عصب فاسیال از درون این غده میگذرد).
ه)عفونتها: عفونتهای گوش و غده پاروتید مثل اوریون، با ایجاد التهاب موضعی، میتوانند بر عصب فاسیال فشار وارد کنند و منجر به ایجاد گرفتگیهای عضلانی گردند.
آیا ممکن است همی فاسیال اسپاسم خودبخود برطرف شود؟
پیش از هرچیز باید این گرفتگیهای عضلانی (Spasm) را از پرشهای عضلانی ریز (Twitching) افتراق داد. مورد دوم معمولا به هنگام اضطراب و ناراحتی ایجاد میشود و خیلی از افراد در طول زندگی خود آن را تجربه کردهاند. این پرشهای ریز معمولا محدود به عضلات زیر چشم است؛ ولی در گرفتگیهای عضلانی (که تا به حال راجع به آن صحبت کردیم) ، هم وسعت انقباضات وسیعتر و هم زمان آن طولانیتر میباشد.
در مورد همیفاسیال اسپاسم باید گفت که این بیماری عمدتا خودبخود برطرف نمیشود و به مرور زمان، شدت بیماری بیشتر و نیاز به اقدامات درمانی افزایش مییابد. بنابراین نیاز است حتما به پزشک مراجعه نمایید. دکتر محمود یزدان پناهی، بورد تخصصی جراحی مغز و اعصاب، میتواند بهترین گزینه برای بررسی و رفع این مشکل باشد.
شایان ذکر است که در موارد ثانویه، اگر بتوان علت اولیه را برطرف کرد، گرفتگیهای عضلانی هم به تبع، بهبود مییابند؛ مثلا اگر علت بروز این اسپاسمها، عفونت پاروتید مثل اوریون باشد، با درمان اوریون گرفتگیهای عضلانی هم بهبود مییابد.
جراحی و درمان همی فاسیال اسپاسم
برای درمان دارویی میتوان از کاربامازپین به عنوان خط اول استفاده کرد. همچنین استفاده از گاباپنتین، پرهگابالین، تریهگزیفنیدیل و باکلوفن هم مفید گزارش شده است.
استفاده از سم بوتولینیوم (بوتاکس) برای درمان همیفاسیال اسپاسم، در سالهای گذشته به طرز چشمگیری افزایش داشته است و تا حد زیادی در برطرف کردن علائم بیماران موثر بوده است. بوتاکس با مهار انتقال تحریک از عصب به عضله، میتواند اسپاسم موجود در بیماران را تا حد زیادی برطرف نماید.
استفاده از بوتاکس معمولا به این صورت است که 10 تا 32 واحد از آن را به صورت موضعی در عضلات درگیر تزریق میکنند. معمولا پس از 3 تا 6 روز اثر درمانی آن در بیمار مشخص میشود و بیشترین میزان اثربخشی آن را پس از 2 هفته شاهد خواهیم بود. درمان با بوتاکس به صورت دورهای است؛ یعنی بیمار باید هر 3 تا 6 ماه برای تزریق دوز جدید آن اقدام نماید.
در مواردی که شدت علائم بیمار زیاد باشد و استفاده از درمانهای دارویی و تزریق بوتاکس موثر واقع نشود، میتوانیم از روش جراحی استفاده کنیم. همانطور که توضیح داده شد، در موارد اولیهی این بیماری، یک حلقهی عروقی در اطراف عصب فاسیال تشکیل میشود که با ایجاد اثر فشاری، این عصب را تحریک کرده و منجر به بروز اسپاسم در نیمهی صورت بیمار میگردد. این حلقهی عروقی عمدتا در پشت گوش قرار دارد. با استفاده از جراحی میتوان این حلقه عروقی را از بین برد و در نتیجه، فشارِ موجود بر عصب فاسیال برداشته میشود و علائم بیمار هم برطرف میگردد.
بلفارواسپاسم و علت زدن نبض زیر چشم چیست؟
بلفارواسپاسم (Blepharospasm) یکی از بیماریهایی است که ممکن است بیشتر بیماران آن را با همیفاسیال اسپاسم اشتباه بگیرند. این بیماری بیشتر در افراد مسن دیده میشود و همانند همیفاسیال اسپاسم شیوع آن در زنان تقریبا دو برابر مردان است.
بلفارواسپاسم به معنای ایجاد اسپاسم و گرفتگی به صورت همزمان در هر دو پلک بیمار میباشد. این گرفتگی معمولا در پاسخ به نور زیاد مثلا هنگام تماشای تلویزیون یا کار کردن با تلفن همراه و همچنین هنگام مطالعه ایجاد میشود. گاهی ممکن است بیمار در کنار بلفارواسپاسم، گرفتگی در عضلات فک و قفل شدن فک هم داشته باشد که به آن سندروم میژ (Meige’s syndrome) گفته میشود.
نکتهی مهمی که به افتراق بلفارواسپاسم از همیفاسیال اسپاسم کمک میکند این است که در بلفارواسپاسم هر دو پلک با هم دچار اسپاسم میشوند ولی در همیفاسیال اسپاسم علائم به صورت یک طرفه است و فقط یک پلک دچار گرفتگی میشود. اگرچه توصیه میشود جهت افتراق سایر بیماریها از اسپاسم همی فاسیال لازم است حتما توسط پزشک متخصص و فوق تخصص ویزیت شوید. دکتر محمود یزدان پناهی از متبحرترین پزشکان در این زمینه بوده و به طور حتم تشخیص قطعی و درمان مناسب را به شما پیشنهاد خواهد داد.
بهترین روش درمانی در بلفارواسپاسم، تزریق بوتاکس به صورت دورهای است.
تیک عصبی صورت و درمان آن
تیک (Tic) یکی دیگر از بیماریهایی است که ممکن است با همیفاسیال اسپاسم اشتباه گرفته شود. در این بیماری، بیمار به صورت مکرر یک قسمت از بدن خود را منقبض میکند یا تکان میدهد. این حرکات، غیر ارادی هستند ولی بیمار میتواند در حد چند ثانیه آنها را به تاخیر بیندازد. تیکها عمدتا در سر و بالا تنه رخ میدهد؛ پلک زدن، جمع کردن بینی، غنچه کردن لبها و تکان دادن شانه نمونههایی از تیکهای حرکتی هستند.
همچنین تیک میتواند حالت صوتی داشته باشد که در آن بیمار آواهایی را تولید میکند مثل: ملچ ملوچ کردن و خرناس کشیدن.
تیکها بیشتر در سنین کودکی دیده میشود و شیوع آن در پسران بیشتر است ولی عمده موارد هنگام رسیدن به سن بلوغ برطرف میشود. بیماران مبتلا به تیک در سنین بزرگسالی ریسک بالاتری برای ابتلا به اختلال وسواسی جبری (OCD) دارند.
درمان دارویی تیک عصبی صورت
تیکهای خفیف نیازی به درمان دارویی ندارند و خودبخود بهبود مییابند ولی موارد شدید تیک که منجر به اختلال عملکرد شود را میتوان با کلونیدین و پیموزاید درمان کرد.
منابع:
1-اصول طب داخلی هاریسون 2022؛ فصول 436 و 441
2-درسنامه بیماریهای مغز و اعصاب